روزانه های تو
سلام مامانی.عزیز دل مامان
.الان که دارم شروع به نوشتن میکنم شما داری جیغ میکش چون با داداشت بازی میکنی و با جیغ کشیدن منظورت و میرسونی
.منم که تمام این مدت خوصله نداشتم بیام سر بزنم و خاطراتت و بنویسم.
از طرف دیگه هنوز ادی اسل وصل نکردم.کلیم به دوستامون بهکاریم.هنوز بهشون سر نزدیم تا تشکر کنیم از لطفشون که بهمون سر میزنن
.الانم یاد گرفتی تا میگیم مامان و چند تا دوست داری دستت و باز میکنی میگی زیاد....عسل ..به ماشین میگی هان هان....و حرفای دیگه رو با اشاره میگی......
بردیمت برای چکا÷ ماهانه و ٤ مدل شربت گرفتیم اهن و کلسیم که دو تاش خارجی اما نمیخوری هر کاری میکنم میخوری بهد انگستت و میکنی تو دهنت تا عق بزنی بیاری بیرون.الهی دورت بگردم
.با ماشینت قشتگ بازی میکنی خرابش نمیکنی
اما تا میبینی دست داداش ماشین دیگه ای سریع اونو میخوای..
اگه داداش و دعوا کنم میای سریع منو میزنی و میگی بد
.اگه کسی دعوات کنه یا داداش میای سریع میگی
.بردمت دکتر و واکسنت زدم تا دو روز میگفتی دکتر چکارت کرده .دتر زد.البته با فاصله میگی.هنوز جمله نمیگی
.تا میبینی مامان چیزی دارم درست میکنم میای و میگی هام.البته غذا خور خوبی نیستی با کلک بهت غذا میدم..
تا رنگین کمان شروع میشه و ÷نگول میخونه منو با ذوق صدا میکنی و جیغ میکشی و میرقصی. .الهی قربونت بشه مامان .ماشالله.هزار ماشالله.
از حموم تا چند ماهه ÷یش میترسیدی اما از وقتی گذاشتم تو حموم بازیکنی
اخه عاشق ابی از حموم خوشت میاد .البته بخوام سرتو بشورم نمیذاری اما همین که توش بری و نترسی خوبه.
.امروز برات ماشین خریدم.اما تا واسه داداشت ماشین دیگه ای خریدم حالا اونو میخوای.
بردم لباس فروشی تا لباس بخرم خوشت اومد و تنت کردم اما مگه درش میاوردی اخر سرم قفلشو وقتی بغلم بودی در اوردن و با لباس جدیدت اومدی خونه
.نکته جالب جدیدا اگه دیش کنی میای بهم میگی تا ÷وشکت و عوض کنم.فدات.از دستمال کاغذی خوشت میاد و سریع بینی ت و نشون میدی یعنی دستمال میخوای.÷ارچه به دست ادای مامان و در میاری
.تا میگم کفش ب÷وش بریم بیرون سریع میگی دس دس یعنی دستت و بده
.البته تا بریم بیرون دستمو نمی گیری و خودت میخوای بری.بزور دستت و میگیرم.اما بازم جیغ میکشی و نمیخوای دستت و بدی.
شب میخوای بخوابی کلی بازیگوشی میکنی تا بخوابی از سر و دوش داداشت بالا میری و تا بخوام بخوابونمت از روی ÷ام ÷ایین میای اما همین که داداش میاد بخوابه بدو بدو میای کنارس میزنی و خودت میخوابی.
مامان جون زنگ میزنه گوشی رو میگیری حوصله داشته باشی میگی سلام.
بعد سکوت دوباره میگی داداش زد.به سرتم اشاره میکنی.
تا مورچه ببینی صدام میکنی میگی سوس .
داداشت هر کاری میکنه تو هم همون کار رو انجام میدی.تازه به جوجو میگی جوجوخ<<<<اب= ابخ
چرخ = چخ کلید = کلیخ
تا اینجا خلاصه ای از کارای جدیدت بود که برات نوشتم. دوستت دارم